مراجعه به روانشناس معمولا کاری بسیار دشوار است. واقعیت این است که اکثر مردم از ترس این‌که آبروی‌شان به خطر بیفتد جرات نمی‌کنند از روانشناس وقت ملاقات بگیرند. علاوه بر این هنگام مراجعه به روانشناس باید نقاط ضعف و آسیب‌پذیری خود را آشکار کنیم و وارد چالش‌هایی شویم تا الگوهای ناسالم رفتاری را تغییر داده و مهارت‌های جدید بیاموزیم.
بنابراین و مطابق همین الگو جای تعجبی ندارد که کودکان هم از مراجعه به روانشناس ناراحت باشند. البته این مقاومت زمانی می‌تواند کاهش یابد که کودک از روند درمانی خود اطلاع پیدا کند. یک روانشناس خانواده می‌گوید"‌اکثر کودکان از مراجعه به روانشناس عصبی می‌شوند یا می‌ترسند به خصوص اگر  فکر کنند که دچار مشکلات شده‌اند یا بچه‌ی " بدی"‌ هستند.
کودکان عموما و به اشتباه تصور می‌کنند وقتی به مطب پزشک مراجعه می‌کنند قرار است به آن‌ها دارویی تزریق شود و یا تحت روش درمان ناخوشایندی قرار بگیرند؛ پس باید به نحوی کودکان را برای مراجعه به روانشناس قانع کنیم.
اشتباه رایج والدین این است که در همان وهله اول به کودکان نمی‌گویند می‌خواهند به روانشناس مراجعه کنند. همان‌طور که قبلا گفته شد کودکان درباره روانشناس تصورات غلط بسیاری دارند و این نوع رفتار با کودکان ترس آن‌ها را تقویت می‌کند.
اشتباه دیگر این است که والدین کودکان خود را به خاطر علائم ناراحتی‌شان ملامت می‌کنند؛ مثلا می‌گویند " اگر این کار را ادامه بدهی دوباره باید به مطب دکتر برگردی !"

تلاش برای فاصله گرفتن از روانشناس هیچ کمکی به افراد نمی‌کند. بسیاری از والدین ترجیح می‌دهند هیچ وقت به مطب روانشناس مراجعه نکنند  و بعضی دیگر هم فرزندشان را به تنهایی نزد روانشناس می‌فرستند.


تلاش برای فاصله گرفتن از روانشناس هیچ کمکی به افراد نمی‌کند. بسیاری از والدین ترجیح می‌دهند هیچ وقت به مطب روانشناس مراجعه نکنند  و بعضی دیگر هم فرزندشان را به تنهایی نزد روانشناس می‌فرستند، این کار نتیجه عکس دارد؛ زیرا کودکان برای روند درمانی در درجه اول به والدین خود نیاز دارند.
پس بهتر است با فرزند خود صادقانه صحبت کنید و دلیل واقعی مراجعه به روانشناس را به او توضیح دهید. می‌توانید این‌گونه بیان کنید که " ما به روانشناس مراجعه می‌کنیم چون این مسئله در خانواده ما اتفاق افتاده. تو می‌توانی در آن‌جا از نگرانی‌ها و احساسات خودت حرف بزنی و روانشناسی که قرار است با تو صحبت کند شخص خیلی خوبی است."
هرچه قدر والدین درمان را عادی تلقی کنند و یک تجربه مرموز و شرم‌آور ندانند کودکان سریع‌تر از آن استقبال خواهند کرد. رویکرد معینی به مشکلات داشته باشید. از این جملات استفاده نکنید " تو به کمک احتیاج داری." یا " باید با روانشناس صحبت کنی. " چنین حرف‌هایی باعث می‌شود که کودکان خود را عامل مشکلات در خانواده ببینند. درعوض به‌همراه او در جلسات روانشناس شرکت کنید و در این روند کمی بازیگوشی کنید.
حمایت‌گرانه رفتار کنید. اجازه بدهید کودک‌تان درمورد احساساتش درباره درمان و جلسات روانشناسی صحبت کند زیرا فرزندتان برای مقابله با مشکلات درمان به حمایت شما نیاز دارد.
بسیاری از کودکان در حال یادگیری روش‌های جدید و موثر برای بیان احساسات خود هستند که اگر والدین به آن‌ها اجازه این کار را ندهند به روند درمان خدشه وارد می‌کنند.
درباره مقاومت فرزندتان برای شرکت نکردن در جلسات درمانی با روانشناس مشاوره کنید. اکثر روانشناسان در تلاش برای رفع مشکلات و تشخیص موانع هستند و اگر برای کودک و خانواده شما مناسب نباشند با کمال میل شما را به فرد دیگری ارجاع می‌دهند.
به عقیده یک روانشناس در گام اول نباید از ناراحتی و بی علاقگی فرار کرد، برای کمک به فرزندتان برای مقابله با این ناراحتی با روانشناس همکاری کنید.

برخی از کودکان دوست ندارند به روانشناس مراجعه کنند چون والدین در حضور آن‌ها مشکلات کودکان را بازگو می‌کنند.


برخی از کودکان دوست ندارند به روانشناس مراجعه کنند چون والدین در حضور آن‌ها مشکلات کودکان را بازگو می‌کنند. معمولا این گزارشات جنبه مثبت ندارند. آیا شما هم دوست دارید به روانشناس مراجعه کنید وقتی والدین‌تان همه موارد بد را گزارش می‌دهند؟ 
کودکان باید ماهیانه یک بار برای تغییرات مثبت و به‌طور خصوصی با روانشناس جلسه داشته باشند، والدین هم می‌توانند نظرات خود را ایمیل کنند.
درمان و تغییر صرفا در مطب اتفاق نمی‌افتد. والدین نیز باید در خانه به پیشنهادات روانشناس عمل کنند و در روند درمان همکاری کنند.
اگر فرزندتان نمی‌خواهد پیش روانشناس برود احتمالا زمان مناسبی برای او نیست و یا احتیاج به استراحت دارد؛ از خواسته‌اش پیروی کنید؛ اما این مسئله باید به دقت بررسی شود، زیرا نباید روند درمانی فرزندتان متوقف گردد.
مثال‌های بعدی نشان‌دهنده نیاز فوری کودک به روانشناس است: کودک شما افسرده است، از جمع فاصله می‌گیرد، دچار ضعف درسی می‌شود، مانند قبل از بعضی چیزها شاد نمی‌شود، درباره درماندگی و ناامیدی صحبت می‌کند یا حس خودکشی دارد.
هنگامی که مراجعه به روانشناس ضروری است باید از جملاتی مانند این‌ استفاده کنید " من به قدری تو را دوست دارم که نمی‌توانم اجازه دهم تا تو با این احساس بدی که داری بدون کمک بمانی."
طبعا درمان برای کودکان دشوار است؛ اما وقتی که والدین روند آن را توضیح دهند آسان‌تر خواهد شد. حمایتگر باشید، به‌طور مرتب با روانشناس در ارتباط باشید و از این‌که کودک‌تان به روانشناس مراجعه می‌کند خجالت‌زده نباشید. در واقع این کاری است که به قدرت زیادی نیاز دارد.

منبع : Psychcentral