دلایلی برای مراجعه به روانشناس

باورهای اشتباهی درباره معنای صحبت کردن با یک روانشناس در میان مردم وجود دارد. نیاز به صحبت کردن درباره احساسات چیزی است که اغلب مردم با دید تمسخر و یا ضعف به آن می‌نگرند و این مهم‌ترین دلیلی است که باعث می‌شود افراد به روانشناس مراجعه نکنند.

اما واقعیت این است که، روان‌درمانی ابزار بسیار مهمی است که در موارد متعددی می‌تواند مفید و کاربردی باشد ازقبیل اضطراب، مشکلات خواب، مشکل در روابط، و آسیب‌های روانی.تحقیقات نشان داده است که این جلسات روان‌درمانی تا حد زیادی می‌توانند به افراد در مدیریت سلامت روان کمک بسیاری کند و به گفته متخصصان حتی درصورتی که مشکل روانی ندارید باز هم این جلسات برای سلامت روانی شما مفید است.

اما اگر هنوز به دلایل بیشتری نیاز دارید، در ادامه شما را با چندین دلیل خوب برای مراجعه به روانشناس آشنا خواهیم کرد:

اگر متوجه شدید که افکار منفی بیشتر به سراغ شما می‌آیند و این حالت دائمی است؛ مراجعه به روانشناس می‌تواند مفید باشد. زیرا این یکی از دلایل مشکل روانی است. روانشناس می‌تواند به شما کمک کند تا ریشه مشکل را بیابید.

به‌این ‌صورت این فرصت را خواهید داشت تا در یک محیط امن و رازنگه‌دار، صریح و رک درباره افکار، احساسات و شرایط‌تان صحبت کنید. در این محیط افراد احساس راحتی کرده و پی به بخش‌هایی از خودشان یا زندگی‌شان را که با آن مشکل دارند و از آن ناراضی هستند، می‌برند.

این شرایط می‌تواند شامل یک شغل جدید، یک خانواده جدید و یا نقل مکان به یک شهر جدید باشد. معمولا شرایط جدید همیشه چالش‌برانگیز است و کمک روانی در این موقعیت بسیار مفید است.

در جلسات روان‌درمانی می‌توانید با روانشناس بی‌طرف صحبت کرده و اهداف خود را شناسایی کنید و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کنید. روان‌درمانی اغلب شامل پرورش استعدادها و استراتژی‌هایی برای کاهش استرس‌های زندگی می‌شود.

خودکشی  و خودآزاری با روان‌درمانی کاملا قابل پیشگیری هستند. اگر افکاری درباب صدمه زدن به خودتان به سراغ‌تان می‌آید خیلی سریع به روانشناس مراجعه کنید.

از دست دادن انگیزه نشان‌دهنده وجود مشکل است.اگر معمولا فردی اجتماعی هستید و ناگهان از برنامه‌های هفتگی مفرح خود دست کشیده‌اید، احتمالا دچار مشکل شده‌اید.  یک روانشناس برای شناسایی دلیل این امر آموزش دیده است.

واقعیت این است که روان‌درمانی برای بسیاری از افراد مفید است و به آن‌ها کمک می‌کند تا سلامت روانی خود را بازیافته و حفظ کنند.

اغلب افرادی که دچار مشکل روانی می‌شوند حس می‌کنند در مقابله با این مشکل تنها هستند. جلسات روان‌درمانی گروهی یا صحبت کردن با روانشناس، که ارزش احساساست شما را درک کند، در این مورد بسیار راه‌گشا است.

وقتی وارد جلسه درمانی می‌شوید سریع این حس به شما دست می‌دهد که تنها نیستید. دیگران مشکل شما را به‌خوبی می‌فهمند و شاید دارای مشکل مشترکی باشید. و همین امر احساس راحتی و امید را به همراه خواهد داشت.

اگر به مصرف الکل یا مواد مخدر گرایش پیدا کردید، زمان آن فرا رسیده تا از یک روانشناس کمک بگیرید. اعتیاد و سواستفاده دارویی، شرایط پزشکی هستند و نه نقص شخصیتی.

گاهی درک ما از بیولوژی اعتیاد و درمان‌های مبتنی بر شواهد و مدارک برای کمک به افراد در زمینه رسیدن به اهدافشان کاملا اشتباه است. شرکت در جلسات روان‌درمانی به فرد کمک می‌کند دانش و اطلاعات کافی در زمینه برخورد با بیماری خود را به دست آورند.

اگر مدت طولانی بی‌حال و حوصله بودید، حتما برای کمک گرفتن اقدام کنید. شرایط روانی نظیر اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنی به‌ندرت به‌صورت ناگهانی و بدون دلیل بروز پیدا می‌کند، و اغلب افراد نشانه‌ها و علائمی مبنی بر این مشکل را برای مدتی داشته‌اند. علائمی نظیر اضطراب شدید، بی‌علاقگی و بی‌حال و حوصلگی، یا افکار ناخوانده و مزاحم. از این علائم را نباید چشم‌پوشی کرد زیرا از طریق روانشناس قابل درمان هستند.

این احساس خاص وقتی شکل می‌گیرد که فرد درگیر سوء مصرف مواد یا اعتیاد هستند. این حس عدم کنترل فرد را در چرخه استفاده از مواد قرار می‌دهد. این امر می‌تواند فرد را وارد چرخه استفاده از مواد کند و از مواد برای تسکین احساسات دردناک خود استفاده کند. شرکت در جلسات روان‌درمانی و صحبت با روانشناس می‌تواند در این مورد نیز مفید باشد.

برقراری رابطه از هر نوعی کار بسیار مشکلی است. از شما انتظار نمی‌رود که جواب تمامی سوالات و مشکلات را بدانید. اگر با فردی در رابطه هستید، شرکت در جلسات روان‌درمانی می‌تواند به هر دو شما کمک کند با هم بهتر ارتباط برقرار کنید و با دیگر مسائلی که ممکن است درآینده پیش می‌آید، برخورد کنید. هم‌چنین زوج‌درمانی در مورادی که یکی از طرفین مردد و دودل است نیز بسیار مفید است. روانشناس می‌تواند در تفسیر سوء تفاهم‌ها و شناسایی تضادها و اختلاف‌نظرها به زوجین کمک کند.

یکی از علائم اصلی افسردگی اختلالات خواب است. در این شرایط فرد ممکن است خیلی کم بخوابد و یا خیلی زیاد. اگر متوجه هرگونه تغییر مشهودی در این زمینه شدید، باید به دنبال دلیل اصلی آن بگردید.