یکی از ویژگی‌های متمایزکننده‌ی میان انسان و دیگر موجودات توانایی ساخت و استفاده از ابزار است. امروزه دانشمندان پیوسته به طیف گسترده‌ای از عواملی که نیاکان انسان را به سوی استفاده از ابزار سوق داده است پی می‌برند و چگونگی تاثیر این ابزار بر تکامل انسان را بررسی می‌کنند.

پیشرفت بزرگ- آشولیان

در حدود 1.8 میلیون سال قبل نیاکان انسان و هم‌چنین شیوه ساخت ابزار به طرز چشمگیری پیشرفت کردند.
آشولی‌ها تبر و ساطور داشتند. این ابزار به نسبت ابزار ساخته شده در دوره‌ی الدوایی ساختار پیچیده‌تری داشتند. برای ساخت تبر و ساطور نیاز به قوه شناختی و فکری بالایی مانند تفکر فضایی بود که گونه شامپانزه این قابلیت‌ها را ندارد. در این زمان انسان راست قامت (homo erectus) تکامل یافت. ناگهان این گونه زندگی درختی را کنار گذاشت و زندگی خود را روی سطح زمین ادامه داد. یکی از ویژگی‌های شایان ذکر انسان‌های راست قامت این بود که ابزار ساخته شده را با خود حمل می‌کردند. در این دوران استفاده از فناوری کم و بیش در زندگی انسان راست قامت نهادینه شد. در روند تکامل توانایی فکری و شناختی انسان این دوره به مراتب مهم‌تر از دوره الدوایی است.

به دست آوردن گوشت و روند تکامل انسان

روند تکامل انسان راست قامت از برخی جهات به دلیل نیاز برای به دست آوردن گوشت و هضم بهتر آن شکل گرفت. این مسئله باعث شد مغز انسان راست قامت بزرگ‌تر شود. هم‌چنین به دلیل استفاده و هضم بهتر گوشت حجم معده نیز کاهش یافت. اما این مسئله به این معنا نیست که در این دوره گوشت به رژیم غذایی عمده انسان راست قامت تبدیل شد. از گونه شامپانزه گرفته تا انسان راست قامت بخش عمده‌ای از غذای مصرفی آن‌ها را گیاهان تشکیل می‌داد. 

شامپانزه نزدیک‌ترین خویشاوند انسان توانایی ساخت ابزار نیزه مانند برای شکار را دارد.

اولین ابزار سنگی- الدویی‌ها

توانایی انسان در ساخت و استفاده از ابزار به میلیون‌ها سال قبل بر می‌گردد. شامپانزه نزدیک‌ترین خویشاوند انسان توانایی ساخت ابزار نیزه مانند برای شکار را دارد. این مسئله نشان می‌دهد که قبل از تمایز نژاد انسان و شامپانزه در حدود چهار میلیون سال پیش، نیاکان انسان قابلیت ساخت و استفاده از ابزار چوبی را داشته‌اند.
پیدایش ابزار سنگی به 2.6 میلیون سال قبل در گونا از مناطق کشور اتیوپی باز می‌گردد. صنعت الداویی تنها محدود به استفاده از تکه سنگ برای کوبیدن نمی‌شود. این صنعت شامل اولین ابزار سنگی شناخته شده مانند تبر بود. آن‌ها با شکستن قلوه سنگ‌هایی مانند کوارتز و سنگ چخماخ  لبه تیزی را به وجود می‌آوردند و از آن برای شکار و بریدن گوشت استفاده می‌کردند. در این دوره هم‌چنین از استخوان حیوان نیز برای ساخت ابزار استفاده می‌شد.
بر اساس شواهد به دست آمده هومینیدها (نژادی از انسان‌های اولیه) مغز کوچکی داشتند اما با این وجود توانایی لازم را برای بریدن گوشت و شکستن استخوان برای به دست آوردن مغز استخوان را داشتند. این شیوه تا حدود یک میلیون سال وجود داشت. این ابزار تقریبا یک بار مورد استفاده قرار می‌گرفتند. زمان نیاز ابزار سنگی ساخته و بعد از استفاده رها می‌شد. این نوع فناوری تا حدودی فرای توانایی میمون‌ها است. در حقیقت شامپانزه می‌تواند از سنگ به‌عنوان ابزار ساده برای کوبیدن استفاده کند. حتی می‌توان به گونه‌ای از میمون‌ها نحوه شکستن سنگ برای ساخت ابزار، بریدن را آموزش داد. اما با این تفاسیر نیز نمی‌توان این رفتارها را به عنوان جهش در توانایی فکری این گونه‌ها درنظر گرفت.
پیدایش اولین ابزار سنگی در حدود 2 تا 3 میلیون سال پیش همزمان با وقوع خشک‌سالی در آفریقا بود. در این زمان نیاکان دور انسان با زیستگاه‌ها جدیدی مانند جنگل آشنا شدند. به همین جهت هومینیدها به ساخت ابزار برای سازگاری بیشتر و شکار پرداختند.

ساختار زندگی اجتماعی انسان نیز همانند تکامل ابزار پیچیده‌تر شده است.

فناوری و تشکیل ساختار اجتماعی

همان‌طور که ساخت ابزار تکامل می‌یافت، ساختار زندگی اجتماعی انسان نیز پیچیده‌تر می‌شد. دانشمندان بر این باورند که در دوره پیدایش انسان راست قامت جثه جنس ماده رشد قابل توجهی داشته است. برخی از دانشمندان معتقدند نوزاد انسان‌ راست قامت نارس به دنیا می‌آمد بنابراین نیاز به مراقبت‌های مادرانه بود. از همین رو مادران این نوزادها نیاز به تامین غذا داشتند.
دو فرضیه در مورد شیوه‌ی تامین غذا وجود دارد. فرضیه‌ی اول این است که جنس نر به دلیل وابستگی عاطفی غذای جنس ماده را تامین می‌کرد. اما «فرضیه‌ی مادربزرگی» بیان می‌کند که مادربزرگ‌ غذای مورد نیاز دختر دارای نوزاد خود را تامین می‌کرد. مشکل عمده این فرضیه این است که در تمام گونه‌های میمون‌ها آفریقایی جنس ماده گروه را در نوجوانی رها می‌کند.
با این وجود برخی مطالعات نشان می‌دهد که نخستی‌های سراسر جهان این ارتباط میان جنس ماده و نر را دارند. همچنین انسان‌ راست قامت از میمون‌های آفریقایی متفاوت هستند و ممکن است رفتار دیگر نخستی‌ها را تقلید کرده باشد. علاوه بر آن‌چه که گفته شد، مطالعات اخیر شباهت‌های زیاد نسبت داده شده به انسان‌های اولیه و شامپانزه را رد می‌کند، بنابراین شاید از لحاظ رفتارهای اجتماعی نیز شباهت زیادی بین آن‌ها وجود نداشته باشد.

پنجره به سوی شناخت بیشتر مغز

امروزه دانشمندان از ابزار اولیه‌ی سنگی به منظور بررسی چگونگی تکامل نیاکان انسان استفاده می‌کنند. انسان‌ اولیه چه قابلیتی داشت که شامپانزه از آن بی‌بهره بود؟ شاید یکی از جواب‌های احتمالی این باشد که هومینیدها در تقلید فرآیندهای حرکتی ماهرتر بودند. اما شامپانزه‌ها با وجود مشاهده‌ی فعالیت حرکتی قادر نیستند آن را تقلید کنند. این امر به وجود نورون‌های آینه‌ای و قابلیت تقلید در انسان برمی‌گردد. ابزار ساخته‌ی ذهن انسان است و میلیون‌ها ابزار سنگی نیز وجود دارد. آن‌چه که نیاز داریم بررسی دقیق و خلاقانه این ابزار برای درک چگونگی تکامل انسان است.

منبع : Livescience