بازیافت و انواع آن
تبدیل کردن یک مادهی غیرقابل استفاده به یک محصول جدید، تعریف ساده بازیافت است. از تبدیل کاغذهای کهنه به کاغذهای جدید گرفته تا تبدیل یک قالپاق کهنه به ظرفی برای حمام پرندگان همگی بازیافت محسوب میشوند. در واقع بازیافت میتواند از این پیچیدهتر هم باشد. بازیافت تاثیری زیادی بر محیط زیست ما، سیاستها، اقتصاد و حتی الگوهای رفتاری ما دارد و نقش عمدهای در آینده سیاره ما بازی میکند. در ادامه به چگونگی فرآیند بازیافت و دلایل و برخی انتقادات درباره آن میپردازیم.
بازیافت چیست
بازیافت به چند روش مختلف انجام میشود. در حالت ساده هنگامی که برای یک وسیله قدیمی کاربرد جدیدی پیدا میکنید در واقع عمل بازیافت انجام میدهید. مثلا جعبههای قدیمی غلات را به ظرفی برای نگهداری روزنامه و مجله تبدیل میکنید. در مقیاسهای بزرگتر بازیافت اهمیت بیشتری مییابد. کالاهای مستعمل جمعآوری شده به مواد خام و سپس به محصولات جدید تبدیل میشوند. قوطیهای آلومینیوم، برگههای کاغذ، نخالههای آهن و اشیاء پلاستیکی نمونههای قابل بازیافت هستند که طی برنامههای شهرداری از خانوارها جمعآوری میشوند.
البته محصولات جدید به ندرت از کیفیت مادهی اولیه برخوردار هستند. به طور مثال کاغذ بازیافت شده حاوی پسمانده جوهر است و رشتههای کوتاهتری از کاغذ بکر (ساخته شده از تراشه کاغذ) دارد. به همین دلیل استفاده از این نوع کاغذ در دستگاه کپی زیاد مطلوب نیست. به چنین محصولات بازیافتی ضعیف و ارزان اصطلاحا نامرغوب میگویند. در نهایت بیشتر مواد بعد از چندبار بازیافت شدن قابلیت بازیافت را از دست میدهند. در برخی موارد هم محصولات قابل بازیافت از مواد اولیه گرانتر هستند. مثل محصولات شرکتی که از بازیافت روزنامههای کهنه، قوطیهای آلومینیومی و مبلمان هنری و اعیانی تولید میکند.
تاریخچه بازیافت
اگرچه به نظر میرسد بازیافت بهعنوان یک مفهوم مدرن با جنبشهای زیست محیطی در دهه 1970 معرفی شده، قدمت آن به هزاران سال قبل برمیگردد. قبل از عصر صنعتی ساخت سریع و ارزان محصولات مقدور نبود، بنابراین هر فرد به نوعی بازیافت را امتحان میکرد. با این حال، برنامههای بازیافت در مقیاس بزرگ بسیار به ندرت اتفاق میافتاد. عمدتا بازیافت داخل خانهها انجام میشد.
تولید انبوه در عصر صنعتی دلیل عمده نگرانی ما درباره بازیافت در مقیاس زیاد است. زمانیکه میتوان محصولات را با هزینه ارزان تولید کرد، اغلب این مفهوم برداشت میشود که باید اشیاء قدیمی را دور انداخته و محصولات جدید خریداری کرد. فرهنگ تولید اشیاء «یکبار مصرف» خطرات زیادی را برای محیط زیست دارد.
در دهه 30 و 40 میلادی حفظ منابع طبیعی و بازیافت در جامعه آمریکایی و برخی نقاط جهان اهمیت یافت. بحرانهای اقتصادی دلیلی شد تا اکثر افراد برای بقاء به بازیافت روی بیاورند چرا که استطاعت مالی برای خرید محصولات جدید را نداشتند. در دهه 50 محصولاتی از قبیل نایلون، پلاستیک و بسیاری از فلزات جیرهبندی شدند و در جهت کمک به جنگ بازیافت شدند.
با این حال، رونق اقتصادی پس از جنگ جهانی باعث کم رنگ شدن حفاظت از محیط زیست در اذهان عمومی شد و این مسئله تا زمان جنبشهای زیست محیطی ادامه داشت. هرچند بازیافت به مدت چندین سال (به دلیل پذیرش عمومی و بازار برای کالاهای بازیافتی و نه به دلیل رشد فکری) دچار ضعف شد اما به طور کلی سالیانه افزایش یافت و از نتایج موفقیتآمیز آن میتوان به پذیرش عمومی گسترده، بهبود اقتصاد بازیافت و قوانین نیازمند به مجموعههای بازیافتی و یا تقویت محتوای بازیافت شده در فرآیندهای تولید اشاره کرد. علاوه بر دلایل اقتصادی اکثر دلایل بازیافت، زیست محیطی هستند:
میزان زیاد زباله
یکی از دلایل بازیافت کاهش میزان ارسال زبالهها به محلهای دفن است. در دههی 80 استفاده از میدانهای دفن زباله به اوج خود رسید. امروزه، ما هنوز سالانه بیش از 100 میلیون تن زباله در محلهای دفن تخلیه میکنیم ولو اینکه محلهای بهداشتی و مدرن دفن زباله امنتر از گذشته است، هیچ کس دوست ندارد در نزدیکی محلهای دفن زباله زندگی کند. در مناطق پرجمعیت، فضای دفن زباله کمیاب است. در جایی که فضای فراوان دارد، پر کردن آن با زباله راه حل بسیارخوبی برای این مشکل نیست. امروزه، فعالیتهای بازیافتی در ایالات متحده 32 درصد از زبالهها را از محلهای دفن زباله دور میسازد که به طور سالیانه از دفن مقادیر بسیار زیاد زباله جلوگیری میکند.
آلودگی ناشی از دفن زباله
محلهای دفن زباله علاوه بر اشغال فضای زیاد باعث یک مشکل دیگر نیز هستند. مجموعهای از مواد شیمیایی به محلهای دفن زباله وارد میشود، مواد شیمیایی که وقتی زباله تجزیه و به یک مایع سمی به نام شیرابه تبدیل میشود، مقدار بسیار زیادی آلودگی ایجاد میکند. این مایع می تواند از محلهای دفن زباله تخلیه و وارد آبهای زیرزمینی شود. امروزه کلاهک سفالی نفوذناپذیر و ورقهای پلاستیکی به میزان زیادی از این آلودگی جلوگیری میکند و محلهای دفن زباله را بسیار امنتر از چند دهه قبل میسازد.
ساخت یک محصول با نام تجاری جدید و بدون هر گونه مواد قابل بازیافت باعث فرسایش منابع طبیعی در فرآیند تولید میشود. کاغذ با استفاده از خمیر چوب درختان به دست میآید، در حالی که تولید پلاستیک نیازمند سوختهای فسیلی مثل نفت و گاز طبیعی است. تولید محصول از مواد بازیافتی به معنای استفاده کمتر از منابع طبیعی است.
بازیافت (گاهی اوقات) با استفاده از انرژی کمتر
فضا برای بحث درباره این جنبه از بازیافت وجود دارد، اما بسیاری از فرآیندهای بازیافت نیازمند انرژی کمتری نسبت به انرژی مورد نیاز برای تولید همان مورد با نام تجاری جدید هستند. تولید پلاستیک بسیار ارزان است اما برخی از محصولات پلاستیکی به راحتی قابل بازیافت نیستند و در طول فرآیند انرژی بیشتری مصرف میکنند. همچنین ارزیابی همهی هزینههای انرژی در سراسر زنجیره تولید دشوار است.
بازیافت فولاد قطعا کمتر از تمامی مراحل استخراج سنگ آهن و پالایش و تولید فولاد جدید انرژی مصرف میکند. برخی ادعا میکنند که جمع آوری پلاستیک و کاغذ توسط ناوگان کامیونهای بازیافت باعث تعادل انرژی حاصل از بازیافت میشود. استفاده از انرژی به صورت مورد به مورد ارزیابی میشود.
پول
بازیافت تاثیرات اقتصادی مختلفی به همراه دارد. بازیافت منبع درآمدی برای کارخانههایی است که اجناس مستعمل را جمعآوری و بازیافت میکنند و میفروشند.
در مناطق پرجمعیت که برای دفن هر تن از زباله خود مجبور به پرداخت هزینهای گزاف هستند، بازیافت میتواند مقادیر زیادی از بودجههای شهری کم کند. تجزیه و تحلیل اقتصادی نشان میدهد که بازیافت میتواند درآمدی سه برابر درآمد حاصل از دفع دفن زباله و تقریبا شش برابر بسیاری از مشاغل را تولید کند. تقریبا هر چیزی قابلیت بازیافت دارد، اما بازیافت برخی مواد مشخص رواج بیشتری دارند.
کاغذ
استفاده از کاغذ در کشورهای صنعتی رو به افزایش است یعنی حدودا 20% زبالهها را تشکیل میدهد. اگر چه از درختان به عنوان یک منبع تجدیدپذیر در تولید کاغذ استفاده میشود، جنگلهای قدیمی برای ایجاد فضای کاشت درختان مخصوص کاغذ از بین میروند. این درختان به سرعت کاشته و برداشت میشوند. میزان قابلتوجهی از آب و انرژی در نتیجه بازیافت صرفهجویی میشود و در این حالت آلایندههای کمتری در محیط زیست منتشر خواهند شد.
کاغذها برحسب نوع، وزن، نوع کاربرد و رنگ در همان سطلهای کنار خیابان یا محل کار جداسازی میشوند، حتی اگر قبلا بازیافت شده باشند. سپس در یک مخزن پر از مواد شیمیایی و آب داغ به شکل خمیری مایع و فیبری تبدیل میشود. سپس اجسامی مثل سوزن منگنه، چسب و دیگر مواد اضافی توسط آهنربا و سیستم گرانشی از خمیر جدا و دفع میشوند. برای جداسازی جوهر محلول شویندهای به خمیر اضافه شده و جوهر به سطح آن میآید. خمیر روی صفحات صاف ریخته شده و با غلتک صاف میشود. این کار خمیر را فشرده و خشک میکند. گاهی اوقات برای تقویت آن خمیر تازه اضافه میکنند. در پایان ورقهای بزرگ در اندازههای مناسب برش خورده و دوباره وارد بازار مصرف میشوند.
شیشه
بازیافت شیشه انرژی باعث صرفهجویی قابل توجهی در هزینهها میشود. دو روش برای بازیافت شیشه وجود دارد. برخی شرکتها بطریها را از مشتریان خود جمعآوری کرده و پس از شستشو و ضدعفونی کامل دوباره استفاده میکنند. سایر بازیافتکنندهها شیشه را بر اساس رنگ جداسازی میکنند (رنگهای شفاف، سبز و قهوهای نباید ترکیب شوند چون لکه باقی می گذارند). شیشه به تکههای کوچک تبدیل میشود و به طور کامل توسط لیزر و آهنرباها تسویه و غربال و سپس ذوب شده و شکل جدیدی به خود میگیرند. معمولا ظروف و بطریهای شیشهای بازیافت میشوند. بازیافت شیشههای پنجره و لامپها پرهزینه و دشوار است.
فولاد
بازیافت فولاد قراضه از خودروها و ساختمانهای قدیمی سابقهای طولانی دارد. بازیافت فولاد نسبتا آسان است. ماشین آلات غول پیکر، اتومبیلهای قراضه و نخالههای ساختمانی را تکه تکه میکنند. از آنجا که براساس قوانین ایالات متحده نسبت معینی از فولاد تولیدی باید از فولاد بازیافت شده تشکیل شود، انواع فولاد شامل حداقل 25 درصد فولاد بازیافتی هستند.
فولاد کهنه بعد از مرتبسازی ذوب و مجددا در قالب ورقههای بزرگ یا حلقهای تصفیه میشوند. این مواد برای تولید بدنه خودرو و یا مصالح ساختمانی مصرف میشود.
پلاستیک
پلاستیک به دلیل پایین بودن هزینهی تولید و تخریبکنندگی محیط زیست و داشتن زنجیرههای مولکولی پیچیده خطری جدی محسوب میشود.
پلاستیک بعد از بازیافت شکل جدیدی به خود میگیرد و برحسب انواع و رنگهای مختلف طبقهبندی میشود، آلایندههای آن جداسازی شده، پس از آن خرد و ذوب شده و به الیاف تبدیل میشود. این مواد در پارچههای پشمی، مصالح ساختمانی با دوام، مبلمان و عایق پلاستیکی به کار میرود.
قوطیها
قوطیهای آلومینیومی موفقیت نسبی در بازیافت دارند. درزمان بازیافت، آنها 95 درصد از انرژی به کار رفته را ذخیره میکنند، منظور مصرف انرژی و آلودگی ناشی از استخراج و تصفیه بوکسیت (ماده معدنی آلومینیوم) نیست. به کمک حمایتهای مالی کوچک، در آمریکا 51.6 درصد از تمام قوطیها بازیافت میشوند به همین دلیل موفقیت آن نسبی است و نرخ بازیافت آن میتواند بهتر از این باشد. هنگام بازیافت، قوطیها خرد شده و برای جداسازی پوشش رنگی حرارت میبیند. سپس قطعات در یک کوره چرخان ذوب و مخلوط میشود. پس از فیلتر شدن، آلومینیوم مذاب به ورقههای مسطح آماده برای ساخت قوطیهای جدید تبدیل میشوند.
وسایل برقی
بازیافت محصولات الکترونیکی مانند قوطی و پلاستیک رایج نیست. جداسازی قطعات الکتریکی کار دشواری است و قراضه الکترونیکی قیمت چندانی ندارد. در واقع، بازیافت این محصولات هزینههای زیادی برای مصرفکنندگان و مشاغل به همراه دارد و همچنین حاوی انواع مواد سمی مانند جیوه، سرب و مبردهای شیمیایی هستند. با این حال، شرکتهایی وجود دارند که در بازیافت این «زبالههای الکترونیکی» تخصص داشته و بدون خطر آنها را برای استفاده مجدد بازیافت میکنند.
سایر مواد
چند ماده قابل بازیافت دیگر هم وجود دارند. زبالههای ارگانیک به کمپوست و کود کشاورزی تبدیل میشوند. لاستیکهای کهنه خودرو خرد و رفع آلودگی شده و به محصولات عایقکاری و یا دیگر محصولات نوآورانه تبدیل میشوند. اگر بهدنبال راههای جدید برای بازیافت هستید در لحظهی دورانداختن اشیاء کمی فکر کنید که آیا میتوانید به شکل جدیدی از آن استفاده کنید.
بازیافت نوآورانه: تبدیل لاستیکهای کهنه به زمین فوتبال
خودروها مشکلات زیادی در زمینهی تولید نخاله دارند که حداقل یکی از آنها لاستیکهای فرسوده است. اگر این نخالهها در انبار رها شوند آتش میگیرند یا تجزیه میشوند و ترکیبات سمی را وارد خاک و آبهای زیرزمینی میکنند. به هرحال کاربردهای جدیدی برای لاستیکهای کهنه از طریق بازیافت وجود دارد. لاستیکها خرد میشوند و اجزای غیرلاستیکی آنها تسویه و برای محوطهسازی استفاده میشوند. نکتهی جالبتر اینکه برخی شرکتها لاستیکها را به قطعات ریز خرد کرده و نوعی خاک مصنوعی میسازند که در زمینهای فوتبال و راگبی به کار میرود. برای ساخت یک زمین 20 تا 40 هزار حلقه لاستیک کهنه موردنیاز است. لاستیکهای خردشده شیارهای بین چمن مصنوعی را پر میکند و باعث استحکام، نرمی و حالت طبیعی سطح آن میگردد.
برنامههای جهانی فرآیند بازیافت
سطلهای مستقر در خیابان
کامیونهای ویژهی مجهز به ظروف جداگانه برای انواع مختلف مواد قابل بازیافت مانند کامیونهای حمل زباله در خیابانها حرکت میکنند. کارگران هنگام جمعآوری، مرتبسازی اولیه مواد را برعهده دارند. در برخی از جوامع خانوارها خود ملزم به مرتب کردن و بازیافت جداگانه هستند، اما این امر می تواند نرخ مشارکت عمومی را کاهش دهد.
انبارهای نخاله
مرکزی برای جمعآوری مواد بازیافتی تعیین شده که خانوارها مسئول انتقال مواد به این اماکن هستند. حتی جوامعی با استقرار سطلهای بازیافت میتوانند چنین مراکزی برای بازیابی مواد خطرناکی مانند رنگ و گاز پروپان داشته باشند.
مراکز تماس و خرید
این مراکز شبیه اماکن جمعآوری مواد هستند با این تفاوت که هزینه مواد بازیافتی براساس قیمت بازار به خانوارها پرداخت میشود و معمولا بهعنوان بخشی از یک کسب و کار خرده فروشی، مانند یک مرکز خوروهای قراضه مشاهده میشوند.
انتقادات از بازیافت
اگرچه پذیرش جهانی بازیافت رو به افزایش است اما از نظر برخی افراد بهترین راه حل برای مواجهه با زباله محسوب نمیشود بنابراین انتقاداتی درباره آن وجود دارد:
بازیافت مشکلات زیست محیطی را افزایش میدهد
فرآیند تبدیل یک جسم کهنه به محصول جدید انرژی مصرف میکند و آلودگی ایجاد میکند. منتقدان ادعا میکنند بازیافت صرفا یک بازی برد و باخت است در حالی که مواد آلاینده و نخاله حاصل از ساخت مواد جدید به صنعت بازیافت برمیگردد. در برخی موارد این مسئله صدق میکند. رابطهی جانشینی محصولات جدید و انواع پلاستیک بازیافت شده مورد پرسش قرار میگیرد. با این حال روشهای زیادی برای ارائه آمارشفاف در زمینه مصرف انرژی، منابع طبیعی مصرفی، مواد آلاینده آزادشده و فضای مکانی برای بازیافت وجود دارد.
اصلا مشکلی به نام زباله وجود ندارد
برخی ادعا میکنند چیزی به نام بحران زباله وجود ندارد. به عقیدهی آنان فضای بسیار زیادی برای دفن زباله وجود دارد و هر میزان زباله در این اماکن ایمن جای میگیرد. از لحاظ فنی این مسئله درست است اما اشباع تمام درهها و زمینها با زباله برای همهی افراد خوشایند نیست، به ویژه برای کسانی که در اطراف این مناطق ساکن هستند.
بازیافت احساس کاذبی از امنیت به ما القاء میکند
این انتقاد به مشکل اثرات زیست محیطی بازیافت مربوط میشود و این مسئله را مطرح میکند که، بازیافت تنها نشان دهندهی یک روش اصلاحی جزئی در رابطه با محلهای دفن زباله و یا سوزاندن زباله است. با این حال، مردم احساس میکنند بازیافت نقش مهمی را در زمینهی حفاظت از محیط زیست انجام میدهد. بازیافت همچنین میتواند نگرش مصرفگرایی را فعال کند، مردم احساس میکنند که خرید و استفاده از محصولات ناسازگار و مضر برای محیط زیست مانند بطری آب یا پوشک بچه بدون اشکال است، چرا که بازیافت خواهند شد. راه حل نهایی خرید کمتر کالاها است. خرید کالای قابل استفاده مجدد و خرید کمتر اقلام غیرضروری بهترین روش برای جلوگیری از جریان زباله میباشد.
منبع : Howstuffworks